معنی مسابقه پایانی

حل جدول

لغت نامه دهخدا

پایانی

پایانی. (ص) نهائی:
حجّت به نصیحت مسلمانی
گفتت سخنی درست و پایانی.
ناصرخسرو.


مسابقه

مسابقه. [م ُ ب َ ق َ](ع اِمص، اِ) مسابقه. مسابقت. رجوع به مسابقه شود. مسابقه امروز مواضیع عامتر یافته است و در انواع ورزشها و دعوی بردن ها به کار رود.
- مسابقه دادن، سبقت گرفتن. پیشی گرفتن.
- || قرار سبقت گیری دادن با کسی یا کسانی در انواع ورزشهای جسمی و فکری.
|| در اصطلاح عرفان، عنایت ازلیت است.(فرهنگ مصطلحات عرفا). || در اصطلاح حقوقی، اعم از مراهنه است، چه در مسابقه ممکن است برد و باخت باشد و ممکن است نباشد، و همچنین است مغالبه که به معنی مسابقه استعمال می شود.(فرهنگ حقوقی).

فرهنگ فارسی هوشیار

پایانی

(صفت) نهایی انتهایی آخرین: (حجت بنصیحت مسلمانی گفتت سخنی درست و پایانی. ) (ناصر خسرو)


مسابقه

با کسی پیشی گرفتن در دویدن یا در تاختن و نبرد کردن در آن

مترادف و متضاد زبان فارسی

پایانی

آخری، انتهایی، غایی، نهایی،
(متضاد) آغازین


مسابقه

آزمایش، آزمون، امتحان، کنکور، پیشی، تاخت، رقابت، سبقت، هم‌چشمی، پیشی گرفتن، پیش افتادن، سبقت گرفتن، تاختن، جنگیدن

فارسی به آلمانی

پایانی

Abschließend, Endgültig, Endlich, Schließlich

فارسی به عربی

مسابقه

بطوله، جنس، لعبه، مباراه، مسابقه، مطارده، منافسه


پایانی

محطه طرفیه، نهائی

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ معین

مسابقه

(مُ بَ قَ یا قِ) [ع. مسابقه] (مص ل.) بر یکدیگر پیشی گرفتن.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مسابقه

هماورد، پیکار

کلمات بیگانه به فارسی

مسابقه

پیکار

معادل ابجد

مسابقه پایانی

282

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری